گرفته ماتم و اندوه سر تا پاي عالم را
نه تنها عالم امکان که حتي عرش اعظم را
عجب هرگز نمي باشد که در سوگ سه رکن دين
سيه پوش صفر بيني اگر ماه محرّم را
چه صبري داده ايي يارب به زينب زاده ي زهرا
فلک طاقت نمي آرد چنين کوران ماتم را
پيامبر رفت و داغش همچنان باقيست در عالم
دل زهرا چگونه تاب آرد اين همه غم را
به سينه آنچنان زخمي نشسته از ستمکاران
که از بغضش نمي خواهد کسي دارو و مرهم را
چه خوش پاس محبت داشتند از عترت احمد
که خون ميجوشد از اين قوم دائم چاه زمزم را
رسيدن تا حريم کبريايي عشق مي خواهد
مگير از قلب واسع اي خدا شوق دمادم را
#سيد_علي_کهنگي آبان1398
@sayedalikahangi
درباره این سایت